درود
امروز هم دلم گرفته و سکوتی بین دو فکر تسخیرم کرده بود یعنی رسیدن به پوچی ٬ به زوال فکری ٬ به جایی که اصلا به چیزی فکر نمی کنی ( بعد از عمری امدیم وبلاگ زدیم ٬همون اولش به چی گرفتار شدیما
) . تمام روز رو همین طور بودم هرچه سعی کردم موضوعی را پیدا کنم بی نتیجه بود و حالا که نیمه شب و دقایقی هم از روز بعد می گذره ٬ چیزی ندارم که بنویسم راستش و بخوام بگم فکرم الآن مشغول می زنه ولی نمخوام بنویسم چیه ٬ امشب تو افکارم غرقم و خودم هم می خوام غرق باشم ٬ کسی هم تو افکارم راه نمیدم آخه دیواره منه ٬ منم دیوارم رو دوست دارم
بیهوده نوشتم انگاری یه چیزی تو فکرم ول ول می خوره پس مطلبمو تموم میکنم تا به فکرم برسم
مالیدی داداش . اینه بلغلت رو نگاه کن . کی بهت گواهی نامه داده !!!!
آینه بغل نداشتم ٬ شرمندتم کاکا
وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.dvp.mihanblog.com
گنج7دریا
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع/شرکت درجایزه800دلاری