-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 مهرماه سال 1388 14:38
ساحل شنی انتقال یافت
-
عکس
پنجشنبه 11 تیرماه سال 1388 05:56
آمدم بگم فتو ساحل به روز شد . همین!
-
از ماست بر ماست
یکشنبه 24 خردادماه سال 1388 09:44
از روی کتاب کودکی خواند ایران وطن عزیز ما است فرمود معلمش بگو ماست ما است مخوان که ناروا است شاگردک بی نوا ندانست کاین گفته صواب یا خطا است از گفتن ماست رو ترش کرد که ماست جدا وطن جدا است گفتا که وطن اگر بود ماست ماک و مرقش بگو کجا است استاد که مرد زیرکی بود چون دید که گفته ای بجا است گفتا که وطن اگر بود ماست بشنو که...
-
با درودی دوباره
جمعه 22 خردادماه سال 1388 02:33
یه مدتی دنبال یک قالب برای فتوبلاگم بودم بعد کلی این در و اون در زدن در آخر دوست عزیز فیلسوف نقابدار به داد رسید حالا فتو بلاگ هم راه افتاد . امیدوارم اونجا مثل اینجا خاک نخوره . از اونجا که به ورزشگاه تختی برای سخنرانی آقای میر حسین موسوی هم رفتم ، خوب فتوبلاگ هم با عکسایی در حاشیه همین سخرانی در آخرین روز از تبلیغات...
-
کاش اینجا هم آشغالی مثل کانادا بود
سهشنبه 14 اسفندماه سال 1386 17:57
درود داشتم تو نت گشتی می زدم که این تیتر ( من از کانادا متنفرم ) رویت شد . از سر کنجکاوی رفتم ببینم چه خبره . هر چند نوشته طنز بود و آدم به این نتیجه میرسه این کانادا واقعا کشور آشغالیه ولی من از این آشغالا می خوام
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 دیماه سال 1386 21:19
-
حکایت من و تو
دوشنبه 3 دیماه سال 1386 21:18
-
بدون شرح
دوشنبه 12 آذرماه سال 1386 01:54
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 آذرماه سال 1386 22:19
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 آذرماه سال 1386 15:07
-
سیاه،سفید
سهشنبه 1 آبانماه سال 1386 13:34
-
همه چی هیچی
جمعه 21 اردیبهشتماه سال 1386 02:30
هیچ چی ٬ همه چیم شد. گفتن ٬ اما از چه ٬ بگو ٬ شاید ... ؟! گریستن ٬ خشم٬ آه از دل برآوردن تو ٬ من ٬ او کی هستیم گرگ ٬ میش چی هستن ناراحتی؟! برای چی ؟ خرد خاموش ٬ گفتار کم هوش خواب عمد ٬ مرگ خاموش فریاد ؟ درسکوت! خشم ؟ در وجود! پرده ؟ دیده ! کر ؟ شنیده ! بشنو ؟ شنیدم ! درد کشیدم دیدی ؟ دیدم ! زجر کشیدم گفتا ٬ گفتم ! لب...
-
و اما بعد....
جمعه 31 فروردینماه سال 1386 01:13
درود امروز هم دلم گرفته و سکوتی بین دو فکر تسخیرم کرده بود یعنی رسیدن به پوچی ٬ به زوال فکری ٬ به جایی که اصلا به چیزی فکر نمی کنی ( بعد از عمری امدیم وبلاگ زدیم ٬همون اولش به چی گرفتار شدیما ) . تمام روز رو همین طور بودم هرچه سعی کردم موضوعی را پیدا کنم بی نتیجه بود و حالا که نیمه شب و دقایقی هم از روز بعد می گذره ٬...
-
سر آغاز
یکشنبه 26 فروردینماه سال 1386 00:43
به نام بعضی ها درود بعد از کلی جون کندن سر اسم وب لاگ (همه اسمهای با حال رو برداشته بودن اینم دست فیلسوف بدون پاش یه طورایی بشه یاریم کرد ) ٬ خواستم وبلاگ رو با شعر نی نامه شروع کنم دیدم فیلسوفی جون وبلاگشو باهاش شروع کرده ٬ گفتم شاید ازم به خاطر کپی برداری شکایت کنه خواستم اون شاه بیتای اول شاهنامه بزارم ٬ باز دیدم...